۱۳۸۷ فروردین ۲۴, شنبه

مواظب باش ای دلاور نمالی به بنز خاور

با تشكر فراوان از يورغون (yorgun.blogfa.com). چوخ ساغ اول.



يورغونSays:
April 11th, 2008 at 1:42 pm

اینها را هم می نویسم تا اگر مارالان لازم دیدند که اتوبوس فوق الذکر را پشت نویسی و یا بغل نویسی کنند استفاده کنند که مطمئناً بر زیبایی ظاهری خودرو بسی خواهد افزود!

بزن بر سينه ام خنجر / ولی هزگر نمير مادر

کاش می شد سرنوشت را از سر نوشت.

عاشق بی انتظار مادر.

دريای غم اردک ندارد.

امروز همان فردايی است که ديروز منتظرش بودی.

زندگی نگه دار، پياده می شم.

چشم گريان، چشمه فيض خداست.

هر چه بعضی انسانها را بيشتر می شناسم گرگها را بيشتر تحسين می کنم.

به روز تنگدستی آشنا بيگانه می گردد.

زندگي بدون عشق، مثل تنبان بدون كش است.

به دريا رفته می داند مصيبت های دريا را.

دو چيز در دنيا ندارد صدا / ننگ ثروتمند و مرگ فقير.

خواهی که جهان در کف تقدير تو باشد، خواهان کسی باش که خواهان تو باشد.

به مد پوشان بگوييد آخرين مد کفن است.

عيب رندان مکن ای زاهد پاکيزه سرشت / سرنوشت دگران بر تو نخواهند نوشت.

مواظب باش ای دلاور نمالی به بنز خاور .

در چاله چوله های عشقت شافنرم شکست.

صد سال در بيابان آواره شوی / به از آن است که در خانه محتاج نامردان شوی.

چرخ قلبم رو با ميخ نگاهت پنچر نکن.

راديات قلب من از عشق تو جوش آمدست / گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم.

من از روئيدن خار سر ديوار دانستم / که ناکس کس نمی گردد از اين بالا نشستن ها.

دادش مرگ من يواش.

بميرد آنکه غربت را بنا کرد / مرا از تو، ترا از من جدا کرد.

برگ از درخت خسته می شه / پاييز بهانه است.

ای کاش زندگی هم دنده عقب داشت.

در اين دنيا که مردانش عصا از کور می دزدند / من بيچاره دنبال مرد می گردم.

در طواف شمع ميگشت پروانه ايی / سبقت بيجا مگير جانم مگر ديوانه ايی؟

من از عقرب نميترسم ولی از سوسک ميترسم/ من از دشمن نميترسم ولی از دوست ميترسم.

بگو ماشاءالله!

به کجا چنين شتابان؟

درب و داغون خودتی!

دنيا محل گذره / ما می گذريم ولی اون نمی گذره!

و…

اَسَن قالین.

هیچ نظری موجود نیست: