۱۳۸۷ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

متهم

و بازهم در راستاى اينكه آميرزا فرموده اند كه: “شرکت در دستگاههای اجرائی و یا مقننه این رژیم، بخودی خود از نظر من یک جرم است و اثبات بی گناهی به عهده متهم است.” بنده كمى به فكر فرو رفته و خواستم استراتژى و تاكتيك مبارزاتى ايشان را كه قراراست بزودى زود به ثمر نشيند و زمينه محاكمه عاملان دستگاههای اجرائی و قضايى و قانون گذارى را فراهم سازد، يك بار ديگراز نظر گذرانده و احيانا آخرين نظرات تصحيحى را بعرض ايشان برسانم. پس دست به گوگل شده و گشتيم و گشتيم و اميدمان بر آن بود تا يك نظريه كمابيش دست و پاشكسته و چيزى در حد مينى بوس پيدا كنيم كه به ما بگويد چگونه قرار است اين آخوند ها را از كاخهايشان بيرون راند، چه پوليتكى بايد بكار بست، با چه كسانى بايد همراه شد ولى راستش ما چيزى پيدا نكرديم. شايد هم ايراداز گوگل بود. ايراد گيرى و منفى بافى و ترساندن از خطر تجزيه و فروپاشى كشور و اين جور حرفها زياد است اما اينكه چكار بايد كرد، كيمياست. چكار نبايد كرد، اما فراوان است. شايد هم چون من عينك دودى به چشم دارم درست نمى بينم. از گوگل نااميد شده به مغزمان فشار آورديم شايد از ايشان مطلبى و يا كامنتى در مورد استراتژى و تاكتيك ايشان خوانده بوده باشيم. بازهم نتيجه منفى بود. خلاصه كه پاك نااميد شديم كه پس ايشان كه حالا دغدغه محاكمه و مجازات اين همه مجرم را دارند پس چگونه مى خواهند قوه قضاييه را به تسخير خوددر آورند كه اين مجرمان قرار است به آنجا مراجعه كرده و بى گناهى شان را اثبات كنند. حالا گيريم مااين كار را كرديم. از همين حالا بايد به فكر قانون قضايى تازه اى بود. به فكرتربيت قاضيان بود، به فكر يك تشكيلات تازه براى قوه قضايى بود و باقى ماجراها. راستى قرار است كسى محاكمه شود يا اينكه اوايل كار زياد سخت نمى گيريم!

هیچ نظری موجود نیست: