۱۳۸۷ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

پاپوش دوزى

آميرزاى عزيز، نمى خواهم تكرار مكررات كنم تنها قصدم تاكيد بر گفته يولداش دوزگون هست كه از فضا فاسازى و پرونده سازى بپرهيزيم. من شخصا خيلى تمايل دارم كه در مورد احتمالاتى كه در مورد اعلمى داده ايد بيشتر بنويسيد تا اگر صحت دارد ما هم ازآن مطلع شويم.

در دنياى سياست خيلى كارها مى شود كرد و خيلى كارها را نبايد كرد. حكومت جمهورى اسلامى با تمام
دستگاه عريض و طويل دروغ و ريا و پستى و دون مايگى اش به ما ياد مى دهد كه چه كارهايى را نبايد بكنيم. داستان لقمان حكيم را همه مى شناسيم. ادب از كه آموختى و بقيه قضايا. با دروغ و ريا و عوام فريبى و تهمت زنى و پرونده سازى و اعمالى از اين قبيل مى توان چند صباحى بر سر ها شيره ماليد اما هم چنان كه در مورد كشور ايران مى بينيم اين كارها گندشان در مى آيد و به جايى نمى رسد اما برعكس آن، هم چنان كه در مورد كشور محل اقامت تان مى بينيد اعمال و افكار انسان دوستانه و پايه قرار دادن ارزش هاى تمدن انسانى مى تواند انسان ها را به جاهاى والاتر و انسانى تر برساند كه جزيياتش را بهتر بايد بدانيد. اگر پس ازالحاق آلمان شرقى به غربى و يكى شدن آنها قرار مى بود مسيولان بخش شكست خورده و منحل شده باهمان راه و روشى برخورد شوند كه سياق ايرانى ها در برخورد به رقباى سياسى شان است آن موقع احتمالا هزاران نفر به حبس هاى ابد محكوم مى شدند، هزاران نفر خلع اموال مى شدند، تبعيد مى شدند و غيره. اما اگر براى كسى هم پرونده ساختند با دليل و مدرك ساختند و حتى حزب حاكم آلمان شرقى توانست با تكيه بر دمكراسى حاكم بر آلمان غربى پا بگيرد و به يك حزب سراسرى در آلمان تبديل شود.

اگر قرار مى بود آلمان غربى ها از همان روز ابتداى يكى شدنشان براى “بازندگان” شرقى پاپوش دوزى كنند كه خيلى آسان هم مى توانستند بكنند، كار به كجا مى رسيد. بدون موظف كردن خودمان به رعايت اصول انسانى كه براى هر انسانى قابل فهم است نمى توانيم خودمان را از دايره جهل و خرافات و دروغ بيرون بكشيم. به نظر من اين كاررا ابتدا با رقباى سياسى بايد شروع كرد. اتهام زدن بى پايه به رقبا امر ناپسندى است. دود اين كار در نهايت به چشم خودمان مى رود. ديروز در كامنتى مى خواندم با اين مضمون كه ما بلاخره سيب زمينى كه نيستيم، احساس داريم. بر منكرش لعنت. اما در ديالوگ سياسى به نظر من بايد استدلال كرد. هيچ راه ديگرى وجود ندارد.

دوزگون عزيز، بسيار لطف داريد. راستش اين كار كامنت نويسى كه با علاقه هم انجام مى دهم خيلى وقت گير است. تازه مى فهمم سرايدارچى و موتورز بى چه مى كشند. من مسلما خواهم بود و در مباحثه ها هم شركت خواهم كرد. اگر كمياب شدم تنها به خاطر نبود وقت خواهد بود. در آن صورت جور مرا شمابايد بكشيد!

آدمی Says:

هیچ نظری موجود نیست: