۱۳۸۷ فروردین ۱۶, جمعه

'بست كيز'

با در نظر گرفتن وضعيت امروز در ايران، ‘بست كيز’ كه شرح كوتاهش در بالا رفت فعلا هيچ اميدى به تحققش وجود ندارد چراكه عاملان مناسبى در كار نيستند تا رژيم را بكنارى زده، مجلس موسسانى تشكيل داده و ايرانى آزاد و دمكراتيك تشكيل دهند كه در آن حقوق همه سواى وابستگى هاى زبانى و فرهنگى و جغرافيايى اعاده شود. حتى تصورش هم فعلا مشكل است اگر نخواهيم بگوييم خنده دار است. راستى چه كسانى مى توانند پيشقراولان چنين تغييرى باشند سلطنت طلب هاو يا جبهه ملى، نهضت آزادى و يا حزب توده، مجاهدين خلق ويا جمهورى خواهان؟ ويا همه باهم؟ براستى اپوزيسيونى وجوددارد كه بتوان تصور كرد مى تواند چنين كارى را بعهده بگيرد. اگر كسى امروزبه اين سوال پاسخ مثبت دهد معلوم است كه تا حدود زيادى از واقعيات فاصله دارد. سه سال ديگر امكان دارد شرايط به گونه اي عوض شود كه چنين آلترناتيوى امكان واقعى و عملى بيابد(من كه خيلى شك دارم)، شايد هم اين امكان پانزده سال ديگر سيماى زرين اش را براى منتظران بنماياند اما تا آنجا بايد دست روى دست گذاشته ومنتظر ماند و با همين رژيم ساخت. امامى توان بر روى آلترناتيو هاى حى و حاضر و پر انرژى حساب باز كرد و آنها را كمى با دقت ودور از پيشداورى هاى معمول مورد بررسى قرار داد. با عنايت به اين امر كه ايران آينده با راه و رسم اداره گرى گذشته و فعلى پايدار نخواهد ماند مگر در داستانها و كتابهاى تاريخ، و اگر هم بماند تنها در سايه تنش ها و تشنج هاى دايمى، پس براى يك واقع بين در حال حاضر هيچ راهى باقى نمى ماند مگر گشتن دنبال آلترناتيو براى سيستم فعلى و آلترناتيو براى شاهزاده پهلوى. نيرو هاى ملى و قومى و فرهنگى و حاشيه نشين ايران بهترين و تنها آلترناتيو پر زور براى مشكل فعلى و مشكلات آينده پيش روى ما هستند. با فحش دادن و وارونه ديدن قضايا تنها چند صباحى مى توان بر افكار سايه افكند. پتانسيل نيروهاى ملى و قومى آن چنان قوى و از آن چنان طراوت و شادابى برخوردار است كه وعده بهار سياسى در ايران افقى غير قابل دسترسى نيست. تنها دوستان ما بايد آن جاهايى از نوشته هاى مخالفان فكرى را بخوانند كه دلشان نمى خواهد بخوانند.
دوست گرامى كامبيز، اينجا چيزى نزديك به يك تن تنباكو هوا شده، شما داريد دنبال قليان مى گرديد! اين سوال همجون كاسه هاى روسى است كه نيم كاسه هاى چندى زير خود پنهان دارد. من دارم همه اش روى اين سوال كذايى چرخ ميخورم تا نشان دهم اين مه لقاى فرضى شما مترسكى بيش نيست. اما وقتى پلاتفرم هاى فكرى فرق ميكنند، من هر قدر هم كه گلويم را پاره كنم بازهم شما سر جاى اول بر ميگرديد. دوست عزيز لطفا اين كامنت هاى آخر را بخوانيد و نظرتانرا در مورد آنها بگوييد. فعلا نه انقلابى در راه است و نه كسى قصد تكان خوردن از جايش رادارد. پس اجازه دهيد حالا كه بحد كافى وقت داريم كمى افكارمان را بشكافيم و مثل شطرنج بازها چند حركت بعدى را همينطور الكى و بدون خرج تمرين كنيم. به نظر من جواب سريع نشان از پر وفايى نيست. منظورتان از اعتقاد به حفظ ايران چيست. ايران چيست.

هیچ نظری موجود نیست: