۱۳۸۷ مهر ۲۱, یکشنبه

اقرارنامه

اقرارنامه ‘مارالان جوردانو’ بر سر خيمه آتش:
اى اسقف اعظم، كره زمين عينهو كف دست شما مسطح است و هيچ ظلمى بر تركها در سرزمين آريايى نرفته است. خورشيد به دور زمين مى چرخد و زبان تركى اصلا در ايران هيچوقت قدغن نبوده و ادعا كنندگانش عقلشان ناميزان است. كره زمين اگر گرد مى بود كه خيلى هااز آن ورش مى افتادند به همين دليل هم تركها همه از دم بيغ تشريف دارند. من به شما اطمينان مى دهم هر آنچه در مورد ثابت بودن خورشيد گفته شده همه كذب محض است درست مثل ادعاهاى چند ترك بى سواد كه دو دو تا را هم بلد نيستند. هر موقع زمين مثل يك توپ قلقلى شد و دور خودش گرديد آن وقت زبان اين مادر مرده هاى ترك را هم رسمى كنيد. من به شما اعلام وفادارى ابدى نموده چشم خود را از هر آنچه نو و رو به آينده دارد خواهم بست. درود بر پدر بزرگان ما و دانش نجومى آنها. سر تعظيم در مقابل كره خاكى فرود آوريم و زياد از خانه و كاشانه مان دور نشويم كه يهو پايين مى افتيم و آنوقت اين تركها مى آيند و فرهنگ شكرى ما را مى خورند.

تيورى بشقابى كره زمين

مدت هاى مديدى انسانهاى كثيرى با اين تفكر مى زيسته بوده اند كه كره خاكى مسطح است و خورشيد دورش مى چرخد چرا كه تعدادى تشنه قدرت، اين دروغ شاخدار را به بقيه ديكته مى كردند و اگر كسى قبولش نمى كرد زنده زنده در آتش مى سوزاندندش. و وارثان آن قدرتمداران تازه همين چند وقت پيش رسما پذيرفتند كه اين چيزى كه رويش عمرمان را به سر مى آوريم، چون يك توپ گرد است.
در سرزمين موعود_ برخى ها با عمر دويست ساله اش انسانهاى كثيرى وجود داند و گويا به تعدادشان نيز روزانه افزوده مى شود كه تيورى تكامل را بالكل نفى و قصد دارند تيورى آدم و حوا را در كتاب هاى درسى بگنجانند.
در نهايت سازوكارهاى عمل و قضاوت انسان به يك سرى انباشته هاى مرجعى در ذهنش بر مى گردد. در يك دنياى ديجيتال شما غير از صفر و يك هيچ امكان ديگرى براى بيان نداريد. اگر نخواهيد از اين دو رقم ناچيز بايت بسازيد امكانات بيانى و مهارتى شما محدود مى ماند و قادر به كشف افق هاى يونى كد كه حتى شامل چهار بايت هم مى شوند نمى شويد.
اگر الان پس از گذشت دويست سيصد سال و پس از گذر از روى قربانيان بى شمار هر بچه دبستانى هم به ريش كليسا مى خندد كه مخالفان تيورى بشقابى كره زمين را گردن مى زد، ديرى نخواهد گذشت كه بچه دبستانى هاى ديگرى به ريش برخى ها خواهند خنديد كه عجب آدم هاى كم استعدادى وجود داشته اند كه در بند نيم بايت شان كه پدر بزرگشان ياد شان داده بوده مانده اند و دنياى دروغى دورشان ساخته اند كه فقط خودشان را به خنده مى آورد. پنجره تنفس مغزى تان را باز كنيد و دنياى مرجع تان را با حقايق روزگار فعلى تطبيق دهيد.

قطار ملى

در راستاى پيشگيرى از كمبود هاى روانى و روحى برخى از دوستان بدليل كمبود اخبار در مورد قطار ملى بر آن شديم دست اول ترين گفته ها و شنيده ها در مورد اين حركت موج وار البته بر روى ريل هاى سفت و سخت و سرد آهنى را به نظر برسانيم. خبر بسيار هيجان انگيز صد البته نامگذارى قطار بود كه طى مراسمى آرام اما پر معنى برگزار شد و حدس بزنيد كه اسمش را چه گذاشتند. بنده تنها عكسى كه پس از اين مراسم در بين متخصصان در گشت و گذار است را اينجا به نمايش مى گذارم. شايد كمى ناخوانا باشد اما با كمى زور به مغز مى شود معما را حل كرد. شايع شده است كه پس از اين نامگذارى بعضى از مردم اين نام و يا شعار را بر سر در خانه هايشان با خط زيباى نستعليق نوشته بوده اند كه البته زياد دوام نياورده بود. فعلا صاحبخانه ها دارند آب خنك مى خورند. اما اخبارى كه ما از طريق صنف خانه سازان دريافت كرده ايم حاكى از آن است كه مردم به حك كردن اين شعار بر سر در خانه هجوم آورده اما روى آن را از سر احتياط مى پوشانند تا فعلا شب ها در خانه هاى خود و در زير لحاف پر قوى شخصى به سر آورند و از اين طريق خود را براى جشن هاى رسميت يابى زبان تركى آماده مى كنند. مسيولان قطار مدتى است كه ايست براى مسافران تازه وارد اعلام كرده اند. هجوم اما براى سوار شدن ادامه دارد. اولويت در اين اواخر به متخصصان زبان تركى داده شده و آنها در حال آماده سازى كتابهاى درسى براى تمام مقاطع تحصيلى هستند. به اين كار مى گويند كارستان. متخصصان اقتصادى هم در حال تفكرات براى طلاق گيرى از نفت هستند و دارند روى توليدات داخلى و نحوه صدور و فروش به خارجند. خلاصه تكاپوى عجيبى است.

درختان

امروز داشتيم باز هم از كنار درختان رد مى شديم يادتان كه هست. البته اين بار آفتابى در كار نبود. پاييز دارد سر مى رسد اما برخى درختان هم چنان سر سبزند و تو گويى قصد جدايى از برگها را ندارند. همچون اسكار قهرمان طبل حلبى كه نمى خواست بزرگ شود. هوا سردتر شده است به سردى بتونى كه صرافى و دوستانش شب ها را روى آن به سر مى آورند. از ديد برخى ها يك تفاوت بين زندانيان ترك زبان و ديگران وجود دارد. آن يكى ها قهرمانند و اين يكى ها همه از دم تجزيه طلب. چه منطقى. اتفاقا برخى باصطلاح مبارزان راه حقوق بشر كه فرصت گفتار در صداى آمريكا را پيدا مى كنند به اين دروغ پراكنى ها دامن ميزنند. آقاى عارف را مى گويم كه گويا پيمانش را با ماموران امنيتى بسته است. اما درختان يك پيام نجوايى در گوش من مى خوانند و اطمينان مى دهند كه خيابان ها بزودى هلهله شادى مردمى را شاهد خواهند بود كه زبانشان را پس خواهند گرفت و به شادى و پايكوبى خواهند پرداخت و خبر رسمى شدن زبانشان در همه جا خواهد پيچيد و مردم جهان از خود خواهند پرسيد مگر مى شود تمدن چند هزار ساله نقش بسته بر استوانه تاكنون زبان مردمش را ازشان گرفته بوده باشد؟ و پاسخ خواهند شنيد كه آرى شده بود. و بعضى ها ذره بين در دست بدنبال اين شعار و يا آن پرچم در اخبار پايكوبى ها خواهند گشت تا به بعضى هاى ديگر نشان دهند كه نگفتيم. اما قطار ديگر رفته و بازگشتى در كار نخواهد بود.

جمهوريت، لائيسيسم

آينده ملل گوناگونى كه در حال حاضر به نام مردم ايران در مرزهايى جغرافيايى به همين نام مى زيند، در جمهوريت، در لائيسيسم، در آزادى واقعى، در دمكراسى و انتخابى بودن راستين نهاد هاى قدرت است. بازگشت به گذشته هاى تاريك، آلترناتيو براى كسانى است كه اين اصول شناخته شده و تجربه شده جوامع مترقى و پيشرفته را ناديده مى گيرند و با بازخوانى تحريفى و ابتدايى تاريخ سعى در صاف كردن جاده به سوى گذشته ها دارند. اين آلترناتيو البته همه جا به يكسان رخ نمى نمايد. بويژه مناطقى كه بر حسب تصادف در حاشيه اين تماميت جغرافيايى قرار دارند و از گذشته “پرمهر” مهر چندانى نديده اند اشتياق چندانى هم به اين آلترناتيو نشان نمى دهند. ادبيات جنبش ترك در ده ساله اخير كاملا اين حقيقت رانشان مى دهد. ترك ها شايد سرسخت ترين گروه مخالف بازگشت به گذشته هستند و همواره چشم به سوى چارچوب هاى تازه و نو دارند. تصور اينكه بلوچ ها كشته مرده نظام گذشته باشند براى من بسى سخت است. تمامى شواهد و تجربيات ساليان گذشته در مورد كردها هم اين نتيجه گيرى را دور از واقعيت نشان نمى دهد كه آنها نيز راه علاج را در بازخوانى و احياى سلطه نظام موروثى جستجو نمى كنند. عرب هاهم نشان نداده اند كه افتخار به تمدن خوابيده در استوانه هاى سفالى از نقاط قوت آنهاست. حركتى كه هيچ كس تا به امروز ظهورش رااعلام نكرده اما وجود دارد و به عنوان آلترناتيوى براى جمهورى اسلامى شكل مى گيرد ريشه در مناطق مركزى و روشنفكران مركزى دارد و دارد به صورت فزاينده اى راه را به سوى تمدن باستانى و هژمونى آريايى باز مى كند و گرنه فشار خون خيلى ها در روزهاى گذشته به خاطر بيانيه دانشجويان آذربايجانى مبنى بر رسمى شدن زبان تركى اين چنين بالا نمى رفت.

پارلمان ملى و مستقل آذربايجان جنوبى، هم استراتژى هم تاكتيك

دستيابى به پارلمان ملى و مستقل آذربايجان جنوبى، هم استراتژى هم تاكتيك


جنبش ملى و دمكراتيك آذربايجان جنوبى براى احقاق حقوق انسانى پايمال شده ترك ها در ايران هر روز بالنده تر، گسترده تر و عميق تر مى شود. اين جنبش متغير هاى كاملا تازه اى وارد سياست كلان در ايران نموده و معادلات شناخته شده حيات سياسى آن را به هم ريخته است. امروز، سياست گذارى در ايران بدون پاسخگويى به مسئله ملى آذربايجان جنوبى ناممكن گرديده است. آذربايجان جنوبى، پوزيسيون و اپوزيسيون سراسرى را به چالشى بزرگ فرا خوانده است. جنبش برخاسته از بطن جامعه ترك، نظم تئورى هاى سياسى كل اپوزيسيون را در هم پيچيده و حكومت جمهورى سرا پا فساد را به چالشى بزرگ فرا خوانده است. اين جنبش طبل پايان سياست هاى بغايت غير انسانى و ناعادلانه در مورد بخش بزرگى از مردم اين كشور را بصدا در آورده است و مى رود تا با قوت گرفتن آن، تفكرى نو در نظم فكرى سياسى اين جامعه پديد آورد. دمل چركين ده ها سال برترى جويى و اعمال تبعيض ها در شئون زندگى انسان ترك، سر باز كرده و سيل خروشان ضد استبدادى آن توده هاى ميليونى را به حركت در آورده است. آذربايجان بارديگر بپا خاسته و در پى چاره جويى است.


بار سنگين اين حركت ملى را فعالان سياسى، فرهنگى، مدنى، دانشجويان، دانش آموزان و خيل بزرگى از مردم عادى بر دوش مى كشند. در پاسخ به آن، حكومت استبدادى و دروغپرداز جمهورى اسلامى كوچكترين حركت نيروهاى ملى را سركوب مى كند. نوشتن به زبان مادرى هنوز جرم است هم چنانكه در نود سال گذشته بوده است. حتى نوشتن اعلاميه ترحيم و يا كارت عروسى به زبان تركى از سوى رژيم تهران تحمل نمى شود. نيروهاى اطلاعاتى و امنيتى با نيروى تمام به شكار جوانان مى پردازند و با انتشار دهندگان نشريات فرهنگى به زبان تركى هم چون جنايتكاران بر خورد مى كنند. فعالان و دانشجويان ماه ها در سلول هاى انفرادى نگهدارى مى شوند و با اتهامات كذايى و من در آوردى ماهها و سال ها در زندان ها حبس مى شوند.

با وجود تمام فشارها، سركوبها و زندانها اين جنبش تاكنون از سازوكارهاى مدنى و فرهنگى بهره برده و تمامى شواهد حاكى از آن است كه در آينده نيز به اين راه خود ادامه خواهد داد. اين جنبش رو به آينده، رو به آزادى و دمكراسى داشته و هدفش دستيابى به حق تعيين سرنوشت است. مردم آذربايجان ديگر سلطه فرهنگى و سياسى اعمال شده از تهران را بيش از اين بر نمى تابند. مردم آذربايجان ديگر نمى خواهند انسان هاى درجه دوم باشند. مردم آذربايجان مى خواهند فرزندانشان زبان مادرى شان را در مدارس فرا گيرند. آذربايجان خواهان حقوق حقه و برابر با ديگران است.

هدف مشترك و نخست براى فرارويى به موقعيتى كه ملت ترك آذربايجان بتواند سرنوشت خود را بدست گيرد تا قادر باشد اراده خود را از طريق آن اعمال كند، مبارزه براى تشكيل پارلمان ملى و مستقل آذربايجان جنوبى از طريق انتخابات مطلقا آزاد و عارى از نفوذ هر نيروى خارج از آذربايجان است. مبارزه معتقدان به استقلال، فدراليسم و يا هر گونه شكل حكومتى ديگر نمى ثواند جدا از مبارزه براى ايجاد ارگان واحد تصميم گيرى ملى باشد. عقيده هر انسان ترك و تمايلات سياسى او قابل احترام بوده و هر شخص و يا سازمان سياسى مى تواند و بايد امكان آن را داشته باشد كه آزادانه به تبليغ افكار سياسي خويش بپردازد. اما تنها نهادى كه اجازه تصميم گيرى برى ملت ترك آذربايجان را دارد پارلمان ملى آن است.

جدا سازى صفوف مبارزان جنبش ملى و تقسيم آنان به هواداران اين شكل و يا آن شكل نهايى حكومتى هنوز بسيار زود رس است. چنين جدا سازى، به معناى انشعاب نيروها به دست خويش است و مخالفان و در راس آنها حكومت جمهورى اسلامى سعى خواهد داشت از آن سود جويد. روش هاى مبارزه مى توانند بنابر افكار مبارزان آن، متفاوت باشند. اما تفكيك صفوف، آن هم امروز، با چشم دوختن به هدف حداكثر، نديدن واقعيت ها و چشم پوشى بر روى قابليت ها و توانايى هاى صفوف متنوع مبارزان است. خط فاصل نه از ميان استقلال طلبان و يا فدرال طلبان، بلكه از ميان معتقدان به نظام دمكراتيك و ملى بر اساس اراده پارلمان ملى از يك سو و دشمنان و يكه تازان صحنه سياسى از سوى ديگر مى گذرد.

همه تلاش ها بايد در خدمت هدف بزرگ ايجاد پارلمان ملى و مستقل آذربايجان جنوبى قرار گيرد. شكل نهايى حكومتى و آينده ملت ترك آذربايجان را تنها پارلمان آن رقم خواهد زد. اعتقاد به سازماندهى مبارزات براى تشكيل پارلمان ملى احترام به دمكراسى و راى اكثريت است. هيچ حزب و سازمان سياسى نبايد و نمى تواند براى آذربايجان و ملت آن تصميم گيرى كند. تمامى تجربيات صد سال گذشته نشان مى دهند كه راهى جز احترام به موازين و مقررات دمكراسى وجود ندارد. كوشش ها بايد كه حول تشكيل پارلمان ملى متمركز شوند. هدف، دستيابى به نهادى مستقل و پاگرفته بر اساس رأى مردم است. با هر روشى كه مبارزه مى كنيم،با هر ايده اى كه در سر داريم، با هر سازمانى كه فعاليت مى كنيم، هوادار هر مرامى كه هستيم، تنها يك هدف مى تواند نيروهاى ما را متحد كند و آن تلاش براى دسترسى به پارلمان ملى و مستقل آذربايجان جنوبى است.