۱۳۸۶ بهمن ۱۹, جمعه

مبارزه منفى؟

مبارزه منفى؟ يكى از راه هاى مبارزه مردمى و بسيار موثر و كارآمد در سالهاى قبل از انقلاب بهمن ٥٧ بى اعتنايى و عدم توجه كامل به دستورات و اوامر شاهنشاهى بود كه صبح تا شام از طريق رسانه هاى بازهم شاهنشاهى مسلسل وار تبليغ و پخش مى شدند. مردم بدون اينكه كوچكترين ضررى متوجه آنها شود و كوچكترين زحمتى بخود بدهند شايد بدون آنكه متوجه باشند سپر محكمى در مقابل فرهنگ شاهنشاهى بپا كرده بودند كه تيوريسين هاى اعليحضرت را به گريه انداخته بود. مردم بطور خيلى ساده از انجام خواسته هايى كه از تهران صادر مى شدند سر باز ميزدند. مثلا خيلى ها ساعت هايشان را در تابستان و زمستان عقب و جلو نمى كشيدند. اين كار بنوعى دهن كجى به حكومتيان بود. يا مردم از تقويم شاهنشاهى كه مبدا آن به كورش پيغمبر آرياييان برميگشت استفاده نمى كردند و همچنان تقويم شناخته شده شمسى را بكار مى بردند. يا در كلاس هاى درس كه بايد هر كلاسى يك نماينده دانش آموز براى حزب رستاخيز انتخاب مى كرد معمولا كسى را بر مى گزيدند كه جوك بود و بقول خودمان دبى يا دبيگ كه اصلا بدرد اين كار نمى خورد. ازاين گونه مثالها مطمينا زياد است. ما دوباره بايد اين فرهنگ مقاومت را زنده كنيم و به آن جان تازه اى ببخشيم، ميخواهد در مقابل زورگويى عمومى رژيم باشد، ميخواهد در مقابل نفوذ فرهنگ فارسى و زدايش فرهنگ ديگر ملت هاى ساكن ايران باشد. تا وقتى قداره داران زورمدارى ميكنند وما را از داشتن حقوقمان محروم مى سازند ما بايد خلاقيت بخرج بدهيم. مثلا ما بايد بعنوان اعتراض از بكار بردن لغات تازه ساخته شده فارسى خوددارى كنيم و بجاى آنها لغات و واژه هاى قبلى وشناخته شده را استفاده كنيم. مثلا ما بايد همچنان در گفته ها و نوشته هاى فارسى كامپيوتر بگوييم ونه رايانه، ويا sms بجاى پيامك ويا پروسسور بجاى پردازنده ويا خيلى موارد شبيه آن. به اين طريق ما ادبيات مقاومت منفى خودمان را بوجود مى آوريم كه وقعى به فرهنگ تحميلى نمى گذارد. و خط فاصل روشنى با زور و تحميل ميكشد. گاهى ساده ترين راهها كه در ابتدا شايد عجيب بنظر مى آيند از كاراترين راهها هستند. اين نوع مقاومت كارى به خود زبان فارسى ندارد بلكه چون بزور سر نيزه بايد آنرا استفاده كند بخود اجازه ميدهد آنرا به راه وروش خود بكار بگيرد. گفتار ونوشتار ما به زبان فارسى بايد تفاوت خود را با گفتار ونوشتار ديگران نشان دهد. ما بايد در نوشته هاى خود به زبان فارسى نشان دهيم كه ما چگونه فكر مى كنيم. ما بايد نشان دهيم كه اين زبان بايد جاي خود را به زبان مادرى انسانها بدهد.

هیچ نظری موجود نیست: