۱۳۸۶ اسفند ۷, سه‌شنبه

كوزوو

كوزوو: جنگ در يوگسلاوى باتحريك كشورهاى اروپاى غربى شروع نشد. كشورهاى اروپاى غربى هيچ نفعى در ايجاد آن جنگ نداشتند و تا مى توانستند در ابتداى جنگ از شعله ور شدن آن جلو گيرى ميكردند اما دشمنى ها و كينه جويى ها در يوگسلاوى همانطور كه زمان نشان داد عميقتر و ريشه دار تراز آن بودند كه در اوايل آن جنگ تصور مى شد. كشورهاى اروپاى غربى همچون آلمان به اين جنگ كشانيده شدند بى آنكه خود بخواهند. اين كشورها مجبور به مداخله و پذيرش ده ها هزار جنگزده و آواره جنگى شدند. قساوت ها و جنايتكارى ها در اين جنگ گوى سبقت را از بسيارى از تنازعات اين چنينى در ربود. شدت و حدت جنگ و كشتارها و تجاوزات دسته جمعى به آن حدى بود كه اروپايى ها غيراز مداخله و تلاش براى ميانجيگرى راه ديگرى نداشتند. ميتوان به آلمان ايراد گرفت كه چرا آنهااولين كشورى بودند كه كرواسى را به رسميت شناختند و آن را در ارتباط نزديك آنها در جنگ دوم جهانى ديد. ميتوان گزارشاتى را مثال آورد كه در آن نيو نازى هاى آلمان را متحد با كرواسى ها برعليه صربها نشان ميدهد. چنين جنگ خانمانسوز و وحشتناكى فقط ميتواند بازنده داشته باشد. ميتوان انواع و اقسام اتهامات را به ناتو و كشورهاى اروپاى غربى نسبت داد بى آنكه بتوان آنها را ثابت كرد. آلمان و انگلستان و فرانسه و ديگران معصومان بيگناه نيستند و طبيعى است كه در چنين مناقشه اى سعى ميكنند اگر وارد شدند طورى عمل كنند كه منافع دراز مدت آنها حفظ و ابقا شود. اما آلترناتيو چه مى بوداگر قرار مى شد اروپايى ها پا جلو نگذارند. كه ايران و عربستان آنجا نيرو بفرستند و يا ولاديمير پوتين. قدر مسلم آن است كه در اين جنگ در و پيامد هاى آن بيعدالتى هاى زيادى در حق انسانها شده است. اما آيا چه كسى مسيول بوده است. بدون ناتو و نيرو هاى سازمان ملل در در كوزوو آنها هيچ تضمينى براى امنيت شان ندارند. با استقلال شان شايد قدمى برداشته اند براى زندگى در صلح و آرامش. ميتوان به راهكارها انتقاد كرد ولى حتى اگر دست شيطان بزرگ هم پشت آن باشد به نظر نمى رسد كه مردمانش مشكل چندانى با آن داشته باشند.

هیچ نظری موجود نیست: