۱۳۸۶ بهمن ۱۹, جمعه

فرهنگى وزبانى؟

فرهنگى وزبانى؟ آيا خواسته هاى تركان ايران فقط فرهنگى وزبانى هستند. يعنى اگر به فرض محال روزى روزگارى همين حكومت ويا چيزى شبيه به آن زبان تركى را به نحوى از انحا آزاد كرد و در رسانه ها به اين زبان ميدان بيشترى داد داستان با خوبى و خوشى به پايان ميرسد؟ راستش اين قصه شيرين تر از آن است كه بخواهد واقعى باشد. ميتوان بر اين باور بود. شايد هم اين چنين خواهد بود! اما شك و ترديد نسبت به اين باور را هم مى بايد ميدانى داد تا بدبينان و شكاكان هم بتوانند حرفشان را بزنند. بزرگترين مشكل اين تز اين است كه اگر اين ادعا درست مى بود پس چرا تا بامروز حكومت هاى تهران به اين خواسته هاى به اين سادگى جامه عمل نپوشانده اند. چرا ده ها سال تمام سيستم مخوف بزرگى را بوجود آورده اند تا از بر آورده شدن چنين مطالبات ساده اى جلو گيرى كنند. حتى آخوند ها هم حاضر به اين كار نشدند گر چه انتظار ميرفت يك انقلاب، تحولى در اين زمينه بوجود آورد. اما ابداعگران و پيش برندگان سيستم سلب و جعل هويت خيلى بهتر مى دانند كه داستان تنها زبان نيست. نيرو و آگاهى ى عظيمى كه ساليان دراز تحقير و تبعيض و بيعدالتى از سوى تهران در مورد ملت ترك و ديگر ملل ايران بوجود آورده دايره وسيع ترى دارد و تمام ترس و وحشت سياستمداران و روشنفكران تهران از همين است. درست است كه زبان عاجل ترين و مبرمترين خواسته است اما سابقه تاريخى ١٠٠ سال اخير نشان مى دهد كه خواسته هاى بويژه تركها محدود به اين خواسته نيست. اگر قرار است محدود كردن خواسته ها به فرهنگى وزبانى را بعنوان تاكتيك انتخاب كنيم تا با هزينه كمترى به عاجل ترين خواسته برسيم به نظر من بسيار ساده نگرى مى كنيم. تمامى شواهد و واقعيات عينى نشان مى دهند كه حكومت تهران به اين زودى و به اين سادگى قدمى عقب نخواهد گذاشت. اين تاكتيك ، قربانى كردن هويت عينى اين جنبش و تحريف آگاهانه خواسته هاى آن است. اگر خرداد ٨٥ شمسى را بازنگرى كنيم به سادگى مى توان ديد كه خشم وخروش مردم محدود به آزادى زبان نيست و هويت طلبى بى دليل به يك مفهوم مركزى براى اين حركت تبديل نگشته است.
زبان و فرهنگ بدرستى جزو خواسته هاى اوليه است اما تنها محدود به آنها نيست. مخالفان اين حركت كه به عينه تقريبا تمامى طيف سياستمداران و روشنفكران و نويسندگان فارس زبان را تشكيل ميدهد ميدانند كه اين حركت، ديناميك درونى بزرگى دارد كه نبايد اجازه حر كت به آن داد و به همين دليل تركها از سوى آنان از اولترا چپ تا اولترا راست متهم به اتهامات مشيمز كننده اى مى شوند كه آنها را از زمان شاه وساواك مى شناسيم. محدود ديدن خواسته ها به زبان قربانى كردن خيزش مردمى است كه اين بار نمى خواهد كوتاه بيايد. پس آنها را تشويق به پا پس گذارى نكنيم چرا كه ما تازه در آغاز راه هستيم. مخالف مصالحه نيستم اما هنوز زمان آن فرا نرسيده است.

هیچ نظری موجود نیست: