۱۳۸۶ بهمن ۲۳, سه‌شنبه

تبليغ

تبليغ؟ نيروى تبليغ و آگهى بر هيچ كس پوشيده نيست. بويژه دوستان آمريكا نشين بهتر وبيشتر از ديگران به اين مهم واقف هستند و ميدانند كه بدون تبليغات هيچ كارى ممكن نيست. نه تنها در زمينه اقتصاد. در سياست هم به همين ترتيب است. كافى است همين روزها مبارزات انتخاباتى در آمريكا را نگاه كنيم و ميزان تاثير تبليغات را ببينيم. نيروى تبليغ اگر مستمر و طولانى باشد غير قابل كتمان است. مردم در ايران ساليان دراز پودر رختشويى را با نام تايد مى شناختند و به بقالى ميگفتنند آقا لطفا يك تايد لطف كن. چرا كه تايد جزو اولين محصولات در اين زمينه بود و بحد كافى رويش تبليغ شده بود. همه مى دانند كه تبليغات يك بازار بزرگ است و ميليارد ها دلار در آن خرج ميشود. تبليغ وفادارى مى آورد. تبليغ در ذهن مى نشيند و اگر هوشمندانه باشد هدف ايجاد ميكند و آن جامه عمل پوشاندن به آن چيزى است كه مورد نظر مبلغ بوده است. يكى از اهداف اصلى تبليغ ايجاد دنيايى ذهنى است كه براى مخاطبانش آرامش و آسايش و امنيت و رفاه مى آورد و مخاطبانش خود را در آن خوشبخت احساس ميكنند. هيچ كس از تاثيرات تبليغ در امان نيست چرا كه تبليغات همه جا هست و جزيى از زندگى است. هنگامى كه حدود هشت دهه قبل تعدادى در تهران تصميم گرفتند كه سياست هاى مشخصى در مقابل تكثر و تفاوت هاى بعينه موجود بگيرند نمى دانستند كه اين سفر بكجا خواهد انجاميد. اما از ديد آنها شايد در ظاهر تاكنون سفرى موفقيت آميز بوده است. بويژه طراحان و معماران و مبلغان آن در طول چند نسل كارى كرده اند كارستان. تبليغاتى كرده اند كه تعدادى حتى از خود بى خود شده اند. ساليان دراز تبليغ كرده اند كه شماآن نيستيد واين هستيد. سعى كنيد به كسى كه از كودكى كوكاكولا نوشيده مضرات آن را توضيح دهيد آنموقع مى فهميد كه تبليغات چه تاثيرى ميتوانند روى انسانها داشته باشند. همانگونه كه كوكاكولا نوش ما قربانى تبليغات است ايرانيان نيز قربانى تبليغاتى هستند كه از كودكى تشعشات آن در سلول هايشان لانه كرده است. دنياى كاغذيى كه از كودكى درآن بزرگ شده ايم برايما مقدس است و احدى را ياراى سخن گفتن بر عليه آن نيست. اين دنيا دنياى واحدى است كه هفتاد ميليون انسان واحد در آن زندگى كرده اند و خواهند كرد. همگى يك ريشه دارند و يك زبان دارند و يك فرهنگ دارند و هر صداى مخالفى بيگانه است. اين دنيا دنيايى تبليغى است كه زير بنايش را پهلوى ها ريخته اند و خانه اى بسيار زيبا رويش ساخته اند كه زيباتر از آن است كه واقعى باشد. در سى سال اخير نيز اين مامن زيبا با تمام زيبايى و فريبندگيش پا برجاست. در اينكه ترك هاى زيادى بويژه در بين پرسوادان هستند كه هنوز از خانه ذهنى شان بيرون نيامده اند شكى نيست. هيچ كس قادر نيست تاثير دهه ها تبليغ رااز ذهن ما بزدايد. مشكل بزرگ اينجاست كه اذهانى كه باينگونه باقى مانده اند كمتر از ديگران هم به قوانين تازه بازى تن در ميدهند. آزادى و دمكراسى براى اين اذهان مشكوك است. چرا كه بايد مخالفانشانرا تحمل كنند در صورتى كه چنين چيزى در تبليغات نبوده است. اما مسلما واقعيات بى رحم زندگى مهر خود را بر اين اذهان نيز خواهد زد.

هیچ نظری موجود نیست: