۱۳۸۶ اسفند ۵, یکشنبه

عقب مانده و پیشرفته

... عزيز پرسيده ايد فرق بین کشورهای عقب مانده و پیشرفته در چیست؟ به نظر من مهمترين عامل، ساختار هاى سياسى و اجتماعى و به تبع آن فرهنگى و اقتصادى هستند. انسانها همه جا عقل و شعور يكسانى دارند و اين محيط پيرامون است كه آنها را فرم ميدهد. بهمين خاطر اشتباه نيست اگر خودمان را با سوئیس و کانادا مقايسه كنيم. اگر امكانات و شرايط آنجا را به ايرانى ها ميداديد آنها هم كما بيش جامعه اى قابل زيست از آن مى ساختند. شاهدش هم ايرانى هايى هستند كه در خارج زندگى مى كنند، در تمامى زمينه فعالند و بسيار موفق هم هستند. انسان نمى تواند مقايسه نكند. مقايسه جزوى جدايى ناپذير از سرشت انسان است. تنها مى ماند اينكه چه چيز را با چه چيز بايد مقايسه كرد و چه عواملى را در مقايسه بايد در نظر گرفت. لزومى به گفتن نيست كه ما در خيلى از زمينه ها از كشور هاى نامبرده عقب هستيم اما من اطمينان دارم كه در يك محيط نسبتا مناسب خيلى سريع ميتوان زمينه هاى رشد همه جانبه را حتى در ايران فراهم آورد. نا هنجارى هاى ظاهرى درجامعه را بايد درست ارزيابى كرد. سينه زنى و قمه زنى و چاه جمكران و اين قبيل كارها و "اعتقادات" مى توانند سريعا جاى خود را به كارها و اعتقادات "منطقى" و "مقبول" دهند. منظورم اين است كه نبايد زياد تحت تاثير "ظواهر" امور اجتماعى قرار گرفت. مثالش هم ايران در سال ٥٦ است كه به عقل هيچكس نمى رسيد كه چند ماه بعد شاه پا به فرار خواهدگذاشت. جامعه ايرانى از درون بسيار متحول شده است. وحشت حكومت حتى از مجله زنان اين را نشان ميدهد. جامعه ما بسيار شكننده است چون درختى كه از درون پوسيده باشد. هدف ما رسيدن به نوعى از جامعه اى است كه كشور هاى نامبرده آن را مدت هاست ساخته اند. پس هر از چندى مقايسه كردن ضررى به كسى نمى زند.

هیچ نظری موجود نیست: