۱۳۸۷ فروردین ۷, چهارشنبه

“قوميت” هاى داخلى و خارجى

  1. شيرازى اوغلو Says:

    درود دوستان
    با توجه به وقايع مربوط به كردهاى كشور تركيه و اصرار بعضي دوستان كه مثلا امثال مارلان ها آن را محكوم كند ووو…
    دوستاني كه منتظر يك همچين محكوم كردني مي باشند هنوز با مفهوم “”جنبش پان توركيسم”" آشنايي ندارند و از درك آن عاجزند…
    اين عدم توانايي درك و عجز از تجسم كامل و تمام عيار موجوديتي اينچنين, به ناتواني در فهم و كژ راهه رفتن در مقام عمل(مثلا انتظار محكوميت رژيم تركيه) مي انجامد, انتظارى كه بيهوده است و يك همچين معادني مثل باييندر ها, مارلان ها, يورغون ها ووو اصلا همچين ذخيره معرفتي ندارند كه طالبين چنان گنجي را برخوردار نمايند…
    يك گروه بزرگ انساني بنام اكراد, مورد رنج, اجحاف, انكار همه چيز هويتي, حتي اسم كرد(توركهاى كوهي!!!) و حمالي در كشور توركيه اى كه”"آتا تورك”" دارد ولي “”بابا كرد!”" ندارد و هجوم بي رحمانه در روزى كه قرار بوده “”عيد و خوشحالي!”" باشد و ضرب چماق رژيم فكل كراواتي!, ريش سه تيغه كرده! و اتو كشيده!”,” ظاهر الصلاح!!!” حرامزاه در بن مايه…
    اگر يك دهم همچين چيزى در تبريز و اردبيل و يا مراغه شده بود, تا بحال گوش فلك از ظلم و ستم و نسل كشي! و آسيميلاسيون و فاشيسم فارسي! و لواط دادن كورش! و مادر قحبگي داريوش! و بچه بازى فردوسي! ووو كر شده بود, به همراه انواع و اقسام فحش خواهر و مادر به رضا خان پالاني! و گور به گور كردن جد و آباد رضا خان و ايل و تبارش…
    كجاست آن نداهاى پر طمطراق! حقوق بشر سر دادن ها???…
    كجاست آن بدويد و برسيد ها???…
    كجاست آن فرياد هاى مظلوم نمايي ها???…
    كو??????…
    كجاست?????…
    زهي بيشرمي دولت خبيث تركيه كه در روزهاى نوروز و جشن, اينچنين با كردهاى فقير و بدبخت رفتار مي كند و كلاهش را هم بالا مي گذارد و سينه را هم جلو مي دهد كه “”دمكراسي در خاورميانه يعني من!”"…
    واقعا كه لعنت به گور مصطفي كمال باد…
    خداوند آتش گورش را بيشتر كناد كه اين آتش ها از گور او بلند مي شود…

    http://negahi.com/yoldash/?p=547#comment-51272
--------

از اينكه دايره بحث و حيطه علاقه و توجه برخى دوستان از فلات پر تمدن هزاران ساله پرافتخار با منابع نفت و گازش به ديگر “قوميت” هاى داخلى و خارجى معطوف گشته جاى بسى خوشحالى و سرور است. سال ٨٧ دارد با نغمه هاى تازه اى شروع مى شود. داريم ياد مى گيريم كه تظاهرات برابر تظاهرات نيست. قوم برابر قوم نيست. حق برابر حق نيست. هر آنچه وراى مرزهاى خودى صورت گيرد از قوانين حمايتى كاملا متفاوتى برخوردار است. اگر آنور مرزها مردم خواستار تجزيه و استقلال باشنداين يك مبارزه عادلانه است اما وقتى مردم در تبريز خواستار يادگيرى زبان مادرى شان هستند آن وقت همه نژاد پرست مى شوند. اگر آنور مرزها مردم مورد ضرب و شتم پليس قرار گيرند بد است (كه بد هم هست) اين ور مرز اما همه پان تركيست و تجزيه طلبند. آن ور مرز ها پليس كشور فاشيست است،اين ور مرز سپاه پاسداران و بسيج به يكباره تبديل به نيروهاى ملى و حافظ تماميت ارضى مى شوند. عجبا، عجبا!
چه خوب شد كه حزب توده و فدايى ها پاسدارها را به سلاح سنگين مجهز كردند و الا چگونه آنها مى توانستند امروز از عهده وظايف خطير ملى شان برآيند! اگر ما گفتيم دوستان علاوه بر ويديو كه فشار خون را سريع بالا مى برد به ديگر اخبار مربوط به آن كه متاسفانه كمى وقت گير است و دقت مى خواهد و حقيقت يابى را متاسفانه مشكل، آنگاه سزاوار آنيم كه گردن مان زده شود. ما گفتيم تنها به ويديو بسنده نكنيد چرا كه اين را قبلا از خود شما ياد گرفته بوديم كه از ما در مورد جزييات تظاهرات شهرهاى آذربايجان در خرداد ٨٥ و٨٦ شمسى سند و مدرك مى خواستيد. و ما چشم مان كور رفتيم و تا جايى كه مى شد چيز هايى پيدا كرديم و نشان داديم. اما هنوز هم كه هنوز است خيلى ها باور نمى كنند كه سپاه و بسيج با چه سبعيتى در آذربايجان پيش رفتند و مثل آب خوردن گلوله در كله جوانان ترك خالى كردند. چون ما گفتيم تنها به ويديو بسنده نكنيد شديم شمر ذوالجوشن! اگر اين اخلاق دوگانه نيست كه از نظر من هست لطفا نشان دهيد كه نيست. لطفا يك نگاه كوتاهى بيندازيد به برخى نوشته هاى شيرازى اوغلو همين دو ماه پيش:

نقل قول ها از شيرازى اوغلو در ژانويه:
“راستي تا يادم نرفته بهتون بگم كه كردها هم همين خصوصيات كه گفتم را دارند, به اضافه شمه فهميدن جهت باد را!..ولي توركان اگر هم جهت باد را درست تشخيص بدهند به علت وجود يكدندگي! جهتشان را به هيچ عنوان عوض نخواهند كرد…

بنظرم يك پتانسيل عظيمي هم بين توركان آزرى! و كردان همسايه ايشان وجود دارد, كه چون منافع ملي من, من ايراني, به خطر مي افتد نگران شكوفا شدن آن پتانسيل هستم…

اولويت من رفاه و ماديات ملت يگانه و واحد ايران است كه در سايه همكارى و تعاون بدست مي آيد و قومي نيست, بلكه مليست…يعني منافع و حقوق ملت واحد ايران.

همچنين در مسايل بين توركان آزرى و اكراد و ارامنه به علت وجود هيزم كافي!!! در محل جهت آتش افروزى و آتش بازى اكراد, توركان و ارامنه تا خود ابديت!, لزومي در جهت صادرات هيزم! به محل احساس نمي كند و هيزم هايش را براى روز مبادا نگه خواهد داشت…”
پايان نقل قول.

تا دو ماه قبل كردها شمه فهميدن جهت باد را داشتند. تا دو ماه قبل بحث بر سر هيزم در آذربايجان و كردستان بود و تنها رفاه و ماديات ملت يگانه و واحد ايران مد نظر بود. آقاى شيرازى اوغلو لطفا توضيح دهند.

http://negahi.com/yoldash/?p=519#comment-39685
http://negahi.com/yoldash/?p=519#comment-39857
http://negahi.com/yoldash/?p=519#comment-39861
http://negahi.com/yoldash/?p=519#comment-40087

هیچ نظری موجود نیست: