۱۳۸۶ اسفند ۲۴, جمعه

اپوزيسيون بذله گو- در پاسخ به آيدين تبريزى

سخنى كوتاه در مورد اپوزيسيون بذله گو از آيدين تبريزى

آقاى آيدين تبريزى، شما از "اپوزيسيون" سخن مى گوييد، از "اپوزيسيون" در داخل و خارج، از "اپوزيسيون" كه پس از تظاهرات سراسرى در آذربايجان در خرداد ٨٥ و در سالگرد آن بنا به نوشته خودتان "متاسفانه.. نه تنها حمایتی نکرد بلکه با بایکوت خبری، به سرکوب آن کمک کرد. آن موقع عده ای ایرادهای بنی اسرائیلی می گرفتند که چرا آذربایحانیان به این همه خشونتهای حکومت اعتراض نمی کنند، و به خاطر یک سوسک قیصر را به آتش می کشند!؟"
شما از "اپوزيسيونى" سخن مى گوييد كه بنا به اعتراف خودتان در مقابل خيزش مردمى تركها همصدا و هم صف با جمهورى اسلامى به قلع و قمع آن پرداخت. پرسش ساده و بحق تظاهر كنندگان و كشته شدگان و زندانيان را چگونه مى خواهيد پاسخ دهيد اگر از شما بيرسند اين چه اپوزيسيونى است كه متحد با سپاه و بسيج و نيرو هاى سركوبگر رژيم عمل ميكند. آيا اين نيرو ها از ديد تركها هنوز اپوزيسيون به شمار مى آيند.
نوشته ايد:
"تنها تصور کنید که در آن روز یک میلیون نفر از مردم تهران در خیابانهای اطراف مجلس تجمع می کردند و تنها شعار می دادند، نظارت استصوابی ملغی باید گردد، و خواستار انتخابات آزاد تحت نظارت بین المللی می شدند. آیا واقعا در آن صورت با پیوستن سایر شهرها به این حرکت، پایه های حکومت به لرزه در نمی آمد و یک انقلاب مخملی و یا حتی یک انقلاب براندازانه روی نمی داد؟"

يك مثل فارسى مى گويد در اگر نتوان نشست. تصور زيبايى را تصوير كرده ايد كه عملى نشد. اما مردم آذربايجان خود به پا خاستند و لرزه بر اندام رژيم انداختند و مزدشان را هم از "پوزيسيون" گرفتند. آيا "اپوزيسيونى" كه در مقابل جنبش ملى و دمكراتيك تركها مى ايستد، چگونه ميخواهد چنان تظاهراتى را در تهران سامان دهد. آيااين "اپوزيسيون" با ماهيتى كه دارد اصولا قادر به حمايت از خواسته هاى ملى تركها و عربها و بلوچ ها و كرد ها خواهد بود و يا هم چنانكه خودتان بدرستى به آن اشاره كرده ايد از هم اكنون در مقابل مطالبات آنها ايستاده و به فرض محال اگر روزى هم به قدرت برسد با زهم به همان مشى خود ادامه خواهد داد. آيا "اپوزيسيونى" كه كثيرالمله بودن ايران را نفى ميكند قادر است و يا قادر خواهد بود همراه با ملل غير فارس به مبارزه با رژيم بر خيزد.
نوشته ايد: "خصوصیت دیگر اپوزوسیون خارج از کشور بذله گو بودنش است! آنها در کنار اتهامات تند و ناسزاها، دنیای سیاست را با بذله گویی و شوخی های بی مزه و بیجا کاملا لوث کرده اند."

اگر اشتباه نكنم شما تمايل به يك سيستم فدرالى در ايران داريد. آيا اين "اپوزيسيونى" كه وصفش را كرده ايد واقعا قادر به ايجاد چنين سيستمى است كه از زير پايه هاى آن احترام كامل به برابرى در تمام زمينه هاست. آيا اين "اپوزيسيون" واقعا به تركها به عنوان ملتى برابر حقوق با فارس ها مى نگرد. آيا تا حالا چند نفر از اين "اپوزيسيون" از سيستم فدرالى كه شما هوادار آن هستيد دفاع كرده است.
آيا اين "اپوزيسيون" مى تواند متحد ملت ترك در مبارزه براى احقاق حقوق فرهنگى و اجتماعى و سياسى باشد. آيا اين "اپوزيسيون" كه از نظر من همان گروه هاى خارج نشين و يا در بهترين حالت تهران نشين فارس زبان هستند مى توانند با مردم ترك زبان ارتباطى واقعى برقرار كرده و ازحقوق آنهادفاع كنند. آيا آنها حاضرند با شما بر سر يك ميز نشسته و در مورد حقوق فدرالى به مذاكره بپردازند. آيا تچربه نشان نداده كه اميد بستن به نيرو هاى خودى هيچ نتيجه مثبتى براى تركها با خود به همراه نداشته است. آيا نبايد ما از تجربيات درس بياموزيم و انتظار معجزه از اين "اپوزيسيون" براى خودمان نداشته باشيم. آيا تعيين شكل حكومتى آينده بصورت فدرالى براى تمام ايران زود رس نيست. آيا مولفه ها و متغير ها واقعا تا آن اندازه براى شما روشن هستند كه با اطمينان مى توانيد ساختار حكومتى را از هم اكنون تعيين كنيد آن هم همراه و با كمك اين "اپوزيسيون"؟
آيا سخن گفتن از "اپوزيسيون" بعنوان يك مفهوم كلى خلط واقعيت نيست. منظورتان از آن جبهه ملى، سلطنت طلبان، ملى مذهبى ها، اصلاح طلبان، طيف چپ، نيروهاى مبارز ترك و بلوچ و كرد و تركمن همه در يك جاست ؟ آيا چنين چيزى واقعيت عينى دارد. "اپوزيسيونى" كه بخش ديگر آن را همنوا با حكومت اسلامى ميكوبد مى تواند در يك صف واحد با ديگران قرار بگيرد. آيا وقت آن نرسيده است كه اپوزيسيون واقعى را كه همان نيروهاى مبارز و ملى ترك وديگر ملت ها در ايران هستند ارج نهيم و "شکاک، پرخاشگر و بذله گو" يان را به حال خود وا نهيم.

آيا شما همگرايى در ناسيوناليسم خطرناكى كه در سياست هاى رژيم و حتى نيروهاى اصلاح طلب در حال افزايش است با همان گرايش ها در بخش بزرگى از اين "اپوزيسيون" را نمى بينيد. "ستارگان پارسى"، شعار انتخاباتى اصلاح طلبان مبنى بر "چوايران نباشد تن من مباد" و يا موضعگيرى هاى چند ماه قبل داريوش همايون و على كشتگر در دفاع از تماميت ارضى و همصدا شدن با جمهورى اسلامى تنها چند نمونه از آنها هستنذ. اين "اپوزيسيون" كه شما آن را اپوزيسيون مى دانيد به نظر نمى رسد كه منافع استراتژيك متفاوتى از رژيم را دنبال كند. اين "اپوزيسيون" حداقل در دو سال اخير نشان داده است كه منافع مشتركش نه با ملل غير فارس كه بيشتر با رژيم فعلى است و انتظارات شما از آن كه اتفاقا خوب هم موصفش كرده ايد هرگز عملى نخواهند شد.

هیچ نظری موجود نیست: