۱۳۸۷ تیر ۹, یکشنبه

جوهر حقيقى تفكرات

جناب تبريزلى، شما حداقل شهامت آن را داريد كه جوهر حقيقى تفكراتتان رابيان كنيد و فاجعه آن جاست كه بخشى ازهم وطنانتان آن هارا عادى مى بينند. من شرم دارم از تكرار چنين بيچارگى فكرى، اما با چشم بستن به فجايع، آنها از بين نمى روند. فرموده ايد:

“هر روز دعا میکنم که این حکومت جبار هزار سال دیگر پا برجا بماند تا حساب این وطنفروشان و خائنین را برسد. از عهده این تورک اللهی ها فقط حزب اللهی بر میاید و بس. (fight fire with fire)”

پس اين حكومت جبار آن چنان هم كه ما فكر مى كرديم خائن نيست. خائنین اصلى در آذربايجان نشسته اند و هر آن منتظرند تا وطن شان را بفروشند! بنازم منطق تان را. پس آخوند هاى قدرت طلب كه سى سال است دمار از روزگار مردم در آورده اند، خيلى بهتر از تورک هاهستند كه اجازه تحصيل به زبان مادرى شان رامى خواهند. حالا ما قصه فدراليسم شما را چگونه باور كنيم. با اين كينه اى كه تا مغز استخوان هاى شما نفوذ كرده ، واقعا فكر مى كنيد شما معتقد به فدراليسم هستيد؟ اجازه دهيد ما درصداقت گفته شما در مورد فدراليسم شك كنيم. براستى لطف كنيد و این وطنفروشان و خائنین را بيشتربراى ما افشا كنيد تا طرفداران شما در حمايت از حزب الله زيادشرمنده نباشند. ما كه امروز زيادى مستفيض شديم.

من قبلا هم گفته ام كه ريشه تفكرات مركز گراى آريايى همسو با اين رژيم است و شما امروز آن را تاييد كرديد.

---

آقاى تبريزلى، شما حرفى براى گفتن نداريد و به همين خاطر هم گفتگو با شما تنها ملال خاطر همگان خواهد بود. سازه فكرى شما تشكيل شده از چند ستون چوبى مور خورده و نم ديده كه بدون هيچ چفت و بستى در فضايى نمور و تار عنكبوتى، تاريك و ناپويا، گزندگان زهر آگينى را در خود جاى داده كه هر از چندى نيش شان را در پوست انسان هاى بى طرف و بيگناه فرو مى كنند تا دوباره به توليد مايع سمى بپردازند.

از سويى ادعا مى كنيد هوادار فدراليسم هستيد و از سوى ديگر آرزوى قتل عام همان هايى را داريد كه قرار است با آنها يك مجموعه فدرال را تشكيل دهيد. رقبايتان را به انواع و اقسام تهمت هاى ناروا مزين مى كنيد. در يك كلام شما دمكرات نيستيد. شما قدم در عرصه هايى مى گذاريد كه متعلق به آن ها نيستيد.

با وجود هزارو يك مشكلى كه با آن ها گريبانگيريم شما مشكل فرضى ديگرى جلوى پاى ما مى گذاريد كه اگر در آينده اى نامعلوم جنگى فرضى بين دو كشور در گيرد من در كدام طرف مى ايستم! من فكر مى كنم سن وسالى از ما ها گذشته و اين گونه سوالات موهومى نياز به فكر و پاسخ ندارند. اما من مى توانم حدس بزنم كه بفرض محال اگر فردا جمهورى اسلامى وارد جنگى شود شما احتمالا در كنار آن خواهيد ماند.

هیچ نظری موجود نیست: