۱۳۸۷ خرداد ۲۲, چهارشنبه

ايديولوژى

رهگذر گرامى، منظور من از آن جمله “پر مغز”، تنها دوستان پرشمار فرهيخته اين سايت و احيانا كمتر نغز گويان آن كه بر سر چاه نفت همسايه شان نشسته اند و ادعاى مالكيت آن ها را دارند!، نيست. منظور گرايش آريايى است كه هر روز گسترده تر مى شود و افرادى چون اسماعيل نورى علا از آن حمايت مى كنند. گرايشى است كه از آوردن نام آذربايجان و كردستان و بلوچستان هراس دارد مگرآنكه در ارتباط با تخت جمشيد و امضاى سند مالكيت خليج فارس باشد. گرايشى است كه اگر يك ترك ويا يك كرد و يا يك بلوچ به خود اجازه اظهار نظر بدهد، مى شود پان، مى شود ترك اللهى، مى شود تجزيه طلب، مى شود نفاق افكن. گرايشى است كه حتى سجده آدم ها در مقابل مقبره كورش را به ترك ها نسبت مى دهد و ديگر دوستان دمكرات را به وجد و شعف مى آورد. اين گرايش معتقد است كه با تكيه بر قدرت ناشى از پول نفت مى توان تا ابد برگرده ديگران نشست و بريد و دوزيد بى توجه به آنكه به خواسته ها و گفته هاى ديگران گوش فراداد. چنين افكار هژمونى گرا و برترى طلب، نياز به يك آرمان و ايديولوژى شسته رفته دارد كه همه بايد بر گرد آن حلقه بزنند و با تكيه بر وحدتى كه دوهزاروپانصد سال است قدمت دارد!، چند هزار سال ديگر هم در خوشبختى غوطه ور شوند تا رستاخيز آنها را فرا خواند. انديشه در اين ايديولوژى جايى ندارد. نگاه كنيد به ماهيت برخورد شيرازى اوغلو و على تبريزى با مخالفان نظرى شان. دريغ از يك جمله كه آنها حتى خواسته باشند در آن نظر مقابل را خوانده وسعى كرده باشند طرف مقابل را بفهمند. انديشه اى كه مخالفان را پست مى شمارد و برخورد با نظرات مخالفان را خوار مىشمارد، انديشه اى ايديولوژيك است و دوستان ما همانگونه سابقه نوشتارى شان نشان مى دهند، مشكلى با ايديولوژى خودشان ندارند. اتفاقا خيلى هم سفت و سخت به آن معتقدند.

هیچ نظری موجود نیست: