۱۳۸۸ فروردین ۸, شنبه

منتظر

ما نه تنها در بين مردم فارس و روشنفكران آن بلكه بايد در تمام دنيا افشاگرى كنيم و اين سيستم فكرى برترى جو و انحصار طلب را افشا كرده و زير ضرب افكار عمومى ببريم. مابايد نشان دهيم كه در ايران يك سيستم استعمارى حاكم بوده و حاكم است كه طبيعى ترين حقوق بخشى از انسانها را زير پا مى گذارد. ما بايد نشان دهيم كه سيستم همايونى و روشنفكر همايونى اش بانيان اين ننگ بزرگ بوده و جمهورى اسلامى بى هيچ كم و كاستى مجريان همان دكترين ها بوده است. ما حتى نبايد يك لحظه از افشاى اين فضاحت سيستماتيك ده ها ساله خسته شويم. ما بايد نشان دهيم قدرت هاى حاكمه در تهران از هر قماشى هم كه باشند، هيچ حقى عايد ما نخواهد شد، به احتمال قريب به يقين.
اما ما نه تنها اجازه نداريم منتظر روشنفكران فارس بمانيم بلكه چنين انتظارى وحشتناك است. چگونه مى شود منتظر عطاى لطف و مرحمت كسانى ماند كه خود جزو طراحان اين ظلم و ستم بوده اند. چنين انتظارى عدم باور به خود و تسليم شدن به سرنوشت تماميت خواهى است. داريوش همايون و ميرفطروس و ديگران نه تنها علاقه اى به تغيير دادن نظراتشان ندارند كه البته حق طبيعى شان است بلكه هر روز در پى جستجوى راه ها و استراتژى هاى تازه اى براى ادامه راه گذشته و پيچيدن استعمار در لفافه هاى زرين و خوشايندند. من يكى، راهم مسلما از آن ها جداست، برايشان آرزوى سلامتى دارم اما منتظر كسى از تهران نخواهم ماند.

هیچ نظری موجود نیست: