۱۳۸۷ مرداد ۱, سه‌شنبه

آزمون دمكراسى براى تعيين سمبل ملى

موضوع پرچم واحد و مستقل براى آذربايجان جنوبى و بحث ها و گفتگو ها و پيشنهاد ها حول آن يكى از آزمون هاى به واقع ساده اى است كه چگونگى برخورد و يافتن راه حلى متناسب براى آن، درجه بلوغ و پختگى سياسى نيروهاى فعال آذربايجانى را به عرصه ظهور خواهد گذاشت. اين آزمون براستى "ساده" است چرا كه در نهايت بحث بر سر انتخاب يك سمبل مناسب است. شايد نيروهاى تلاشگر ترك مى بايد از اين بابت بنوعى خوشحال باشند كه در مقابل مشكلى قرار دارند كه مى توانند بدون هزينه گذارى خاصى، راه و روش هاى دمكراتيك و مبتنى بر آراى اكثريت را تجربه و آزمايش كنند.

بحث ها در اين مورد در ماه هاى گذشته تا حدى پيش رفته و نظرات متعددى در اين باره بيان شده است و آلترناتيو هاى چندى نيز شكل گرفته اند. پس ما بنوعى در مقابل يك انتخاب قرار داريم و كسانى را كه چنين مباحثى را زودرس و يا زيادى مى دانند، حداقل در اظهار نظرها و مقالات و نوشته ها كمتر مى توان پيدا كرد. حال كه ما خواسته و يا نا خواسته در مقابل چنين انتخابى قرار گرفته ايم، چگونه بايدعمل كنيم؟ آيا در نبود ارگان هاى دمكراتيك مردمى، چنين انتخاب و در نهايت تصميمى درست است و مى تواند بعنوان سمبل هويتى يك ملت ارايه شود بدون آنكه از طرق قانونى به آراى آنها مراجعه شده باشد.

شكى نيست كه پرچم نهايى آذربايجان جنوبى تنها با تصويب پارلمان انتخابى آذربايجان رسميت نهايى مى يابد. اما آيا بايد تا تشكيل چنين نهادى دست در دست گذاشته و صبر پيشه كرد؟ عقل سليم به اين پرسش يقينا پاسخ منفى خواهد داد. چرا كه موضوع تنها محدود به پرچم نيست. براى تشكيل پارلمان آزاد و رهايى ازسلطه خونبار حاكميت ديكتاتورى فعلى بايد مبارزه كرد و در اين راه چاره اى جز اجماع جمعى فعالان و مبارزان وجود ندارد. در صورت عدم دسترسى به چنين اجماعى، روشن است كه نظرات، متفاوت باقى مانده و به حضور خود در عرصه سياسى ادامه خواهند داد. گر چه اميد همگان بر آن است كه در مورد پرچم يك اجماع جمعى پيدا شده و سكويى باشد براى اتحاد ها و يا مصالحه هاى آينده.

اگر ما به لحاظ تاريخى و يا سنتى داراى سمبل و پرچمى ملى بوديم كه مورد توافق اكثريت ترك زبانان بود، آنگاه در مقابل چنين سوالى قرار نمى گرفتيم كه امروز برايمان پيش آمده است. در تظاهرات خيابانى سال هاى اخير در آذربايجان، در قورولتاهاى قلعه بابك، و در مراسم همايشى و اعتراضى در داخل و خارج كشور به خاطر فقدان پرچم و يا آرم سمبليك ديگرى، از پرچم هاى متفاوتى -آگاهانه ويا ناآگاهانه- استفاده شده و گاها نيز از آنها بعنوان پرچم ملى آذربايجان ياد شده است! حال سوال اينجاست كه چگونه مى توان با حمل پارچه اى در يك و يا چند تظاهرات، گيرم بر دوش ده ها و يا صد ها هزار نفر، از آن پارچه به نام پرچم يك ملت نام برد؟

حقانيت و مشروعيت دادن به امرى از طريق مراجعه به آمار هاى خيابانى در كشورهاى استبداد زده بكرات تجربه شده و تاريخ صد سال اخير كشور ايران آكنده از اين مثال هاست. شاه فرارى و رژيم منفورش قادر بود حتى در آخرين روزهاى عمرش خيابان ها را پر از طرفدارانش كرده و از طرق رسانه هاى گروهى به تبليغ رژيمش بپردازد. آوردن مردم به خيابانها و از طريق آن مهر تاييد زدن به ادعا ها و ايده هاى خود هزاران بار از طريق جمهورى اسلامى تكرار شده و مى شود. آيا اين "لشكر كشى" هاى خيابانى مشروعيتى براى اين نظام با خود بدنبال آورده است.

اينجا قصد ما مقايسه نمايشنامه هاى خيابانى سازماندهى شده از سوى گروه هاى فشار و ارتجاعى و دون مايه اسلامى با قيام خود جوش و عميقا مردمى و توده اى در شهر هاى آذربايجان نيست. موضوع بهره گيرى از روش هاست. مراجعه به آمار تعداد افراد شركت كننده در يك تظاهرات، چه نمايشنامه اى و چه واقعى، و استنتاج از آنها و بكرسى نشاندن نظر خودى بخاطر بالا بودن تعداد آدم ها در يك جمع، نمى تواند درست باشد. احترام به خواست و آمال كسانى كه در اين و يا آن جمع سمبلى را با خود حمل كرده اند، بلاترديد واجب است. در يك تظاهرات آزاد مردمى، هر كس و يا گروهى مى تواند هر شعار و سمبل و نوشته اى را حمل كند. اما اين امر بخودى خود به هيچ تصميم و سند دمكراتيكى نمى انجامد. حمل سمبلى بعنوان پرچم در قلعه بابك، به تبديل شدن آن سمبل به پرچم آذربايجان نمى انجامد. در غير اينصورت آذربايجان هر چند ماه صاحب پرچم تازه اى مى شود. درك چنين استدلال هاى ساده اى نياز به هيچگونه دانش خاصى ندارد.

براى رسيدن به يك پرچم واحد براى آذربايجان جنوبى در زمان و شرايط حاضر يك توافق از سوى نيروهاى فعال سياسى، با در نظر گرفتن آرا و عقايد قشر هاى مختلف روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان و ساير اقشار مردمى لازم است. رسيدن به چنين توافقى مستلزم گفتگوهاى مستدل و تبادل افكار است. پيش از ارايه هرگونه سمبلى بايد زمينه هاى نظرى آن را آماده كرد و چنين زمينه هاى نظرى بدون بحث و گفتگوى روشنگرانه و آزاد قابل دسترسى نيستند. بايد ديد كه پرچم آذربايجان جنوبى تا چه حد مى بايست شبيه به پرچم جمهورى آذربايجان باشد. نشانه ها حاكى از آن است كه بر لزوم چنين شباهتى تاكيد مى شود. در زمينه حفظ سه رنگ زمينه پرچم يعنى آبى و قرمز و سبز به نظر مى رسد اختلافى وجود ندارد. در اكثر آلترناتيو هاى پيشنهادى هلال ماه و ستاره (پنج و يا هشت پر) نيز به چشم مى خورند. اين ها زمينه هاى بسيار خوبى براى دستيابى به يك توافق جمعى هستند.

اين نكته را نبايد از ياد برد كه نو آورى و خلاقيت گرچه در اكثر مواقع مثبت ارزيابى مى شوند اما در برخى حوزه ها از جمله آنچه به سمبل ها و نشانه هاى جمعى بر مى گردند، نو آورى هميشه با آغوش باز پذيرفته نمى شود. مردم بسادگى دست بردن در آنچه را كه به هويت فرهنگى و ملى مربوط مى شوند نمى پذيرند. مى توان در خلوت كارگاهى طرح هاى جالب و زيبايى ارايه داد اما مقبول واقع شدن آنها موضوع ديگرى است. از آنجا كه راه رسيدن به يك توافق جمعى در زمينه پرچم ملى هنوز بدرستى روشن نيست، شايد دورى جستن از طرح هاى متعدد و جوراجور به نفع يك پروسه تصميم گيرى سريع است.

سايت اويرنجى به تاريخ جمعه 28 تیر با نوشته اى دعوت به تشكيل جمعى نموده كه در نهايت دست به انتخاب سمبل ملى بزند. چنين ايده اى تنها مى تواند مورد استقبال نيروهاى دمكراتيك قرار گيرد.

پيش از آن در سوم جولاى، جمعي از فعالين ملي مستقل آذربايجان جنوبي، طى اطلاعيه اى در خصوص سمبل پيشنهادي براي حرکت ملي آذربايجان جنوب، خواهان مقبوليت و پذيرش آلترناتيو پيشنهادى خود شده بودند. دربیست و هفتم تیرماه نيز جمعی از دانشجویان آذربایجانی دانشگاه تهران ضمن اعلام حمایت از این طرح از تمامی گروهها و فعالان ملی خواستار رای و نظر مثبت به این طرح شده بودند. نظرات و پيشنهادات منفرد نيز دراين باب در روز ها و هفته هاى اخير منتشر شده و خوشبختانه تعدادى از علاقمندان به سرنوشت حركت ملى در اين زمينه نظر داده اند.

اگر چنين جمعى و تشكيل آن مورد حمايت نيرو هاى سياسى قرار گيرد، راه براى حل نهايى انتخاب سمبل واحدى براى آذربايجان جنوبى هموار خواهد شد. نيز بر ديگر نيروهاى سياسى است كه نظر خود را در مورد روشى دمكراتيك برا ى رسيدن به سمبلى واحد ابراز دارند. حضور در يك جمع معين براى هموار ساختن راه تصميم گيرى نهايى، هم چنين فرصتى است به سود آنهايى است كه براى يك سمبل مشخص تبليغ مى كنند. اين فرصت خوبى براى حركت ملى آذربايجان است تا بتواند اتحاد عمل و پايبندى خود را به راه و روش هاى دمكراتيك نشان دهد.

آنچه در نهايت امر مهم و درس آموز است، نه رنگ و فرم سمبل كه چگونگى رسيدن به تفاهم برسر يك امر واحد در بين نيروهاى سياسى آذربايجان است.

هیچ نظری موجود نیست: