۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

سكوت غيرمركزيان

خوب است آنهايى كه به تمدن هزاران ساله نقش بسته بر سنگ ها افتخار شبانه روزى مى ورزند كه صد البته حق شهروندى شان است با خواندن كامنت آقاى نگاهى در مورد دوست استاد دانشگاهى شان و پس از ديدن دادگاه نمايشى كذايى كمى باد از غبغب مربوطه بر گرفته، به واقعيت هاى زمينى سر تعظيم فرود آورده و جايگاه جامعه خودشان را در بستر جهانى اگر ممكن مى دانند كمى اصلاح نمايند. هنوز استاد عزيز دانشگاه الفباى آزادى و دمكراسى را بلد نيست و از جانيانى چون ا.ن. حمايت مى كند ويا مشميزكننده ترين تجمع هاى فاشيستى به اسم دادگاه به خورد ما داده مى شود. استادان ديگرى چون داريوش همايون نيز تا چند روز پيش ايستادن در كنار جمهورى اسلامى بر عليه دشمنان ذهنى شان را افتخار سياسى به حساب مى آوردند. برخى ديگر نيز سركوب خيزش مردم از سوى سپاه در آذربايجان را قابل حمايت مى دانستند چرا كه تماميت تمدن ترگل ورگل شان را در تزلزل مى ديدند. خامنه اى و بسيج و سپاه و شريعتمدارى كيهان و قس عليهذا از آسمان نازل نشده اند و جزو طبيعى همين جامعه هستند و بدينگونه نيست كه آنها اگر چون كف صابون فوت شوند آب زلال و آبى رنگ چهره بنمايد. شاه و سيستم همايونى هم جزو همين تمدن بودند. رجوى هم همين طور. يعنى كه فكرى بكر و طرحى پدر و مادر دارتر بايد تدارك ديد. هر طرح و برنامه اى كه دلش نخواهد واقعا همه مردم را در هر كجاى كشور وارد معادلات سياسى نمايد راه به جايى نخواهد برد. اگر سياستمداران تهران نتوانند مولفه هاى مهم غير مركز را وارد طرح هاى خود نمايند نبايد از سكوت غيرمركزيان تعجب زده شوند. احمدى نژاد بايد برود. شكى در اين نيست. اما اين تنها يك قدم كوچك است و اين داستان پيچيده است و راه دراز.

هیچ نظری موجود نیست: