۱۳۸۷ تیر ۲۶, چهارشنبه

زمزمه های عقب نشینی

سردمداران حكومتى جمهورى اسلامى كه در خيل بيشمارى از ارگان هاى من درآوردى و مصلحتى و سپاهى و بسيجى و غيره بر اريكه قدرت اقتصادى و سياسى و نظامى تكيه زده اند، متشتت تر، متفرق تر و فاسد تر از آن هستند كه بتوانند بصورتى يكپارچه ظاهر شده و در مقابل اروپا و آمريكا به مقابله برخيزند. و اين جاى خوشوقتى است. بيش از پيش بر همگان روشن شده است كه با برنامه هسته اى اهداف ديگرى غير از تامين برق براى مردم تعقيب مى شود. با بهانه ايجاد منابع ديگرى براى تامين نيروى الكتريسيته به غير از منابع فسيلى حاضر، صادر كنندگان انقلاب اسلامى در پى دستيابى به اسلحه اى هستند كه با آن بتوانند خود را رويين تن ساخته و قدرت ديكتاتورى خود را ابدى سازند. اما رسيدن به اهداف صلح جويانه، نه در افزايش بمب هاى موجود كه در زدايش آنهاست.
اقتصاد فعلى ايران و آرايش سياسى موجود آن درمانده تر و وابسته تر از آن است كه بتواند جنگى نظامى را بر عليه دنياى غرب به پيش ببرد. بدون واردات گندم و بنزين و خودرو و كفش و لباس و صدها و هزاران قلم از نياز هاى مردم، جامعه در مقابل فاجعه قرار خواهد گرفت كه تازه مى بايد همزمان در زمين و دريا و هوا بجنگد. عكس هاى مربوط به شليك موشك هاى زمين به هوا و افتضاح فتوشاپى نشان مى دهد كه اين حاكميت مفسد چند مرده حلاج است.
افشا گرى هاى اخير پاليزدار در مورد فساد اقتصادى در بالاترين رده هاى حكومتى نشان مى دهد كه اين سيستم استبدادى تا چه حد در منجلاب فساد و رشوه فرو رفته، طوريكه امكان پيشبرد هر گونه سياست منسجم و راهبردى را از آن سلب مى كند. فشارهاى ناشى از تحريم اقتصادى بر خلاف پيش بينى برخى مفسران عجول، بدرستى دست و پاى رژيم را بسته و عرصه را براى بازي هاى آنها تنگ تر كرده است. نرمش نشان دادن در مقابل بسته پيشنهادى اخير سولانا و پذيرش مذاكرات از سوى تهران، تصميم شخص ولى فقيه بوده كه از طريق اكبر ولايتى اعلام شد. و اين در حالى بود كه ديگر مترسك هاى نظام از جمله رييس جمهور و رييس مجلس و ديگر سردمداران دوباره به رجز خوانى پرداخته بودند.

به نظر مى رسد كه كشورهاى غربى درماندگى نظام جمهورى اسلامى را بدرستى مى بينند و تنها با فشارهاى اقتصادى و روانى مى خواهند آن را از ادامه غنى سازى بر حذر دارند و تمام اخبار و شواهد حاكى از آن است كه آنها در اين سياست تاكنون موفق بوده اند. حتى با آنكه مدتهاست كه آمريكايى ها بطوررسمى و غيررسمى هر گونه جنگ نظامى بر عليه ايران را تكذيب مى كنند اما سپاه پاسداران دستور كندن چند صد هزار قبر را در مرزهاى كشور مى دهد و يا رسانه هاى رسمى بر گزارشات جنگى خود افزوده اند. به نظر مى رسد كه اينها همه مصرف تبليغاتى داخلى دارند و رژيم با پذيرش مذاكرات پا در راهى گذاشته است كه پايان آن تن دادن به خواسته هاى جامعه بين المللى است و اين جاى خوشحالى دارد.

با كشانده شدن هر چه بيشتر سوريه به پايگاه سياسى غرب و اروپا واحتمال به رسميت شناختن اسراييل از سوى آن، حلقه روابط آن كشور با ايران گسسته تر شده و ايران بيش از پيش بلحاظ سياسى ايزوله خوهد شد و اين موضوع بى ترديد بى تاثير بر سياست گذارى در مقابل غرب نخواهد بود. چند وقتى است كه گزارشات در مورد افتتاح دفترى ديپلماتيك از سوى آمريكا در تهران مطرح است و به نظر ميرسد برخى آقايان و از جمله رييس جمهور در اين مورد از فرط خوشحالى سراز پا نمى شناسند. او از ماجراى عكس گرفتن يك "فرمانده" نظامى آمريكايى در جريان ديدارش از عراق آنگونه سخن مى راند كه كم مانده آب از لب و لوچه اش روان گردد.

سمت و سوى عمومى جهت گيرى سياسى جمهورى اسلامى، پذيرش عدم اضافه كردن بر تعداد سانتريفوژ ها و خوددارى از تزريق گاز به آنها نشان از آن دارد كه راه براى توقف غنى سازى و احتمالا گرفتن تضمين هاى امنيتى از غرب در حال تكوين است و ايجاد رابطه سياسى با آمريكا قدم بعدى آن است كه با رفتن جورج بوش زمينه ايجاد چنين ارتباطى سهل تر خواهد بود. از منظر حقوق بشر، حقوق ملت هاى غير فارس، آزادى و دمكراسى ابتدا شايد بد بينى نسبت به اين سياست بوجود آيد چرا كه ابتدا غرب خود را بر روى چند و چون برنامه هسته اى و جزييات رابطه با تهران متمركز خواهد كرد و مسايل حاد مردمى اهميت خود را از دست خواهند داد. در كوتاه مدت شايد اين نظر درست باشد. اما در دراز مدت اگر تهران موفق شود خود را تا حدودى از ايزوله ماندن سياسى برهاند، ناچار خواهد بود براى حضور در عرصه سياست جهانى تغييراتى در سياست داخلى خود بدهد.

البته چنين سناريويى متعلق به آينده است اما جمهورى اسلامى فاسد هيچ راه ديگرى براى حفظ خود ندارد. بدون كاستن از فشار هاى تحريم و بدون پاسخگويى به مبرمترين مسايل داخلى خطر از دست دادن كنترل اوضاع درونى، اين سيستم ظالم و دجال را تهديد مى كند.

وظيفه نيروهاى ملى آذربايجان، شناختن درست و عينى وقايع بدون افتادن در دام هاى آرزوگرايانه و و موضعگيرى درست بر اساس منافع ملت ترك در ايران و آذربايجان است. پيش از هر چيز نياز به اصول و برنامه مدونى است كه اهداف دور و نزديك را مشخص و امكان موضعگيرى در برابر سياستهاى دولت مركزى تهران را ميسر سازد. حق تعيين سر نوشت مطالبه اى است محورى كه مى تواند كانون استراتژى خواست هاى تركها را تشكيل دهد. در كوتاه مدت بايد دست اندركارن و فعالان سياسى با تحليل دايمى اوضاع بهترين گزينه ها و سياست ها را براى سود حداكثر به نفع حقوق پايمال شده ملت شان پيش بگيرند. رمز پيروزى ما در تلاش هاى بى وقفه و اظهار وجود در تمام صحنه هاى داخلى و خارجى است. نبايد به جمهورى اسلامى اجازه داد در معاملات و بده بستان هاى سياسى منافع ما را قربانى سياست هاى قرون وسطايى خودسازد.

هیچ نظری موجود نیست: